عشق به سرزمین واژههای کهن: دلایل انتخاب رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه داکا از نگاه یک دانشجوی بنگلادشی
مقدمه:
انتخاب زبان و ادبیات فارسی به عنوان رشته تحصیلی در دانشگاه داکا، بنگلادش، فراتر از یک تصمیم آکادمیک، پاسخی بود به ندای دلبستگیای عمیق و شور یادگیریای که در من برانگیخته شد. این انتخاب ریشه در پیوندهای تاریخی شبه قاره هند با فارسی و نیز کشف شخصی من از گنجینهای بینظیر از فرهنگ و ادب دارد. بنگلادش، به عنوان بخشی از این شبه قاره، قرنها شاهد رواج زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و اداری بود، پیشینهای که بستر مناسبی را برای تداوم آموزش و عشق به این زبان فراهم کرده است.
زیرساخت آکادمیک زبان فارسی در بنگلادش:
* دانشگاه داکا: به عنوان قدیمیترین دانشگاه بنگلادش (تأسیس ۱۹۲۱)، گروه زبان و ادبیات فارسی را از بدو تأسیس خود در قالب گروه مشترک فارسی و اردو راهاندازی کرد. این گروه در سال ۲۰۰۶ به صورت مستقل فعالیت خود را آغاز نمود و هم اکنون میزبان حدود ۳۵۰ دانشجویی است که هر یک، مانند من، مجذوب این زبان شدهاند.
* *گسترش دانشگاهی:* آموزش زبان فارسی محدود به دانشگاه داکا نیست. دانشگاههای معتبر دیگری مانند راجشاهی و چیتاگونگ نیز دارای گروههای مستقل زبان و ادبیات فارسی هستند که هر کدام حدود ۳۵۰ دانشجو را آموزش میدهند. علاوه بر این، موسسه زبانهای نوین دانشگاه داکا و دانشگاه خولنا نیز دورههای آموزش زبان فارسی ارائه میکنند.
* *علاقه عمومی:* اشتیاق به زبان و ادبیات فارسی در بنگلادش به محیط آکادمیک محدود نمیشود. بسیاری از مردم به صورت شخصی و از سر علاقهای قلبی به یادگیری این زبان و قرائت اشعار نغز فارسی میپردازند. وجود "انجمن فارسی بنگلادش" که برنامههای متنوعی در زمینه معرفی ایران، شاعران نامآور ایرانی، و غنای زبان و ادبیات فارسی برگزار میکند، گواهی بر این عشق گسترده است.
*دلایل شخصی من: شوق یادگیری و کشف یک دنیای نو*
* *هدف تحصیلی و جرقه اولیه:* در سال ۲۰۱۷ با هدف ادامه تحصیل در دانشگاه داکا، در گروه زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه ثبت نام کردم. *اما آنچه این انتخاب را به تجربهای شخصی و عمیقاً ارزشمند تبدیل کرد، شوق بیپایانی بود که در من برای یادگیری این زبان و ادبیاتش شعلهور شد.*
* *شناخت اولیه و جذبه ادبی:* پیش از ورود به دانشگاه، هرچند از وجود گروه فارسی در داکا مطلع نبودم، اما نام و آوازهای از کشور ایران، انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ (۱۹۷۹) و اهمیت تاریخی زبان فارسی به گوشم خورده بود. *نام شاعران افسانهای چون فردوسی، مولوی، حافظ و سعدی همواره برایم جذاب بود، و خواندن داستان حماسی "رستم و سهراب" از شاهنامه در دوران دبیرستان، نخستین جرقههای شگفتی و علاقه را در دل من روشن کرد.*
* *شکلگیری عشقی پایدار:*پس از آشنایی با گروه فارسی دانشگاه داکا، این علاقه اولیه به سرعتی حیرتانگیز به شوقی سوزان و کنجکاوی بیحد برای یادگیری زبان و ادبیات فارسی تبدیل شد.* این شوق، محرک اصلی من برای تلاش مستمر و لذتبخشم در تسلط بر ظرایف زبان فارسی و غوطهوری در اقیانوس بیکران ادبیات آن شد – شوری که تا به امروز نه تنها فروکش نکرده، بلکه با هر کشف تازهای افزونتر گشته است.
* *فعالیتهای جانبی: بیان عشق به فارسی:* *این عشق و اشتیاق عمیق به فارسی، اکنون بخشی جداییناپذیر از وجود من است و مرا بر آن داشته تا آموختهها و احساساتم را با دیگران به اشتراک بگذارم.* به همین دلیل گاهگاه مطالب و مقالاتی را درباره زیباییهای زبان فارسی، غنای ادبیاتش، فرهنگ پربار ایران و تمدن دیرینهاش، به *زبان فارسی* در روزنامهها و وبگاهها منتشر میکنم. *نوشتن به فارسی، برای من تنها یک فعالیت آکادمیک نیست، بلکه شیوهای است برای ابراز دلبستگیام و تعمیق ارتباط شخصیام با این زبان.*
* *اهمیت شخصی:* *یادگیری زبان و ادبیات فارسی برای من صرفاً کسب یک مهارت یا مدرک دانشگاهی نیست؛ بلکه دریچهای بوده است به سوی فهم عمیقتر انسانیت، تاریخ، فلسفه و زیباییشناسی.* *این زبان، دنیایی از معنا و احساس را به روی من گشوده که برایم بسیار ارزشمند و شکلدهندهی شخصیت فکری و فرهنگیام بوده است.*
*نقش رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران:*
فعالیتهای رایزنی فرهنگی ایران در داکا (تأسیس ۱۹۸۴) به منظور گسترش زبان فارسی، معرفی فرهنگ ایران و توسعه روابط فرهنگی بین بنگلادش و ایران، نقش مکمل بسیار مهمی در تقویت این رشته و *تغذیه شوق دانشجویانی مانند من* داشته است:
* *برنامههای فرهنگی متنوع:* برگزاری جشنوارههای مشترک نوروز فارسی و بنگالی، نمایشگاههای هنری و عکاسی، جشنوارههای فیلم، جشنوارههای غذا و مراسم باشکوه بزرگداشت شاعران ایرانی، *فرصتهای بیبدیلی برای ما دانشجویان است تا فرهنگ زنده ایران را از نزدیک لمس کنیم و عشق خود به فارسی را در فضایی پرشور تجربه نماییم.*
* *نشر و آموزش:* انتشار کتابها و مجله "نیوز لتر" (با موضوعات زبان، ادبیات، فرهنگ، تمدن، اقتصاد و فناوری) و ارائه دورههای آموزشی ساختاریافته زبان فارسی در سطوح مقدماتی، متوسطه، دیپلم و فوق دیپلم، و نیز دوره ایرانشناسی، *ابزارهای ارزشمندی برای عمق بخشیدن به دانش و اشتیاق ما فراهم میکند.*
* *منبع آموزشی:* وجود کتابخانه غنی رایزنی به عنوان منبعی ارزشمند، *همواره مشوق یادگیری و پژوهش بیشتر برای دانشجویان مشتاقی مانند من بوده است.* من شخصاً دورههای متوسطه، دیپلم، فوقدیپلم و ایرانشناسی را در این مرکز با موفقیت به پایان رساندهام.
* ادامه مسیر عشق و آموختن*
*انتخاب من برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، سفر شخصیام به دل تاریخ، فرهنگ و کلامی زیبا بود که با شوقی وافر آغاز شد و هر روز بر عمق و شدت آن افزوده میشود.* این تنها یک رشته دانشگاهی نیست؛ *زبانی است که قلب مرا فتح کرد و ادبیاتی است که روح مرا غنا بخشید.* حضور پرشور دانشجویان در گروههای فارسی دانشگاههای بنگلادش و برنامههای گسترده فرهنگی، نشان از رشد پیوندهای فرهنگی بین دو کشور و تداوم این عشق جمعی به زبان فارسی دارد. *من به عنوان بخشی از این جامعه پویا، عمیقاً خرسندم و با همان شوق اولیه و کنجکاوی بیپایان، مسیر یادگیری، کشف و ترویج این میراث جاودان و برای من بسیار عزیز، زبان و ادبیات فارسی، را با عزمی راسخ ادامه خواهم داد.* این مسیر برای من، مسیر عشق به واژهها و کشف معناست.
*با احترام و عشق به زبان فارسی،*
*شوجان پرویز*
*دانشجوی گروه زبان و ادبیات فارسی*
*دانشگاه داکا، بنگلادش*


نظر شما :