وضعیت زبان فارسی در گرجستان

معرفی کشور گرجستان:
جمهوری گرجستان دومین جمهوری قفقاز جنوبی از نظر مساحت و جمعیت (بعد از آذربایجان) به شمار میرود. این جمهوری در مرکز و غرب منطقه قفقاز، محل ارتباط و تلاقی غرب و شرق، اروپا و خاورمیانه است که از شمال با روسیه، از شرق با جمهوری آذربایجان، از جنوب با ارمنستان و از جنوب غربی با ترکیه هم مرز است و در همسایگی شمال غربی ایران قرار دارد (خرمی، 1396). جمعیت اصلی گرجستان را به ترتیب گرجی ها، ارمنی ها، روس ها، آذربایجانی ها و دیگر اقوام ساکن تشکیل می دهند. زبان گرجی متعلق به خانوادة زبانهای کارتول (Kartvel) است که در قفقاز رایجاند. این خانواده شامل زبان گرجی و لهجههای متعدد آن، زبانهای مگرل (Megrel) ، سوان (Svan) و لاز (Laz) است. زبان گرجی در بین زبانهای مذکور یگانه زبان باستانی دارای آثار مکتوب است. طبق قانون اساسی جمهوری، زبان گرجی زبان رسمی جمهوری گرجستان است. اقلیتهای ملی از حقوق خود مختاری فرهنگی برخوردارند.

از اوایل قرن چهارم میلادی دین رسمی سراسر گرجستان مسیحیت اعلام گردید. دین مسیحی در قرون وسطی سازندة جهان بینی گرجیان بود. اکنون بیشتر گرجیان مسیحی ارتدکس هستند. بعضی از گرجیان (سکنهی جمهوری خود مختار آجارستان) مسلمان سنیاند.
از زمان بنیان پادشاهی گرجستان باستان در سدۀ چهارم پیش از میلاد تا زمان حمله مغول به گرجستان در سدۀ ۱۳ میلادی، دورۀ صلح و آرامش در تاریخ گرجستان است و از حمله مغول به بعد، گرجستان تاریخی پر فراز و نشیب را به ایستادگی در برابر حملات اعراب، مغول، ایرانیان، عثمانیها و روسها گذرانده که واپسین مورد آن حملۀ روسیه به گرجستان در سال ۲۰۰۸ میلادی است(امیراحمدیان، 1381) اغلب سرزمین های واقع در قلمرو قفقاز، سال های متمادی از دوره ساسانیان تا قاجاریه زیر نظر حکومت ایران اداره می شد. این سیطره و اقتدار حکومت ایران با شدت و ضعف همراه بود. اوایل دوره صفویه، اوج اقتدار ایران بر قفقاز بود که مرزهای شمال غربی ایران بسیاری از قلمرو کنونی قفقاز جنوبی و داغستان را در بر می گرفت اما پس از امضای معاهده های گلستان در سال 1813 م. و ترکمنچای در سال 1828 م. مرزهای ایران و روسیه به مرزهای کنونی رسید و قفقاز پس از آن از ایران جدا شد (معظمی گودرزی، 1378: 261-262) با این حال گسترش ارتباط ایران و گرجستان از دورانی است که ایرانیان آن را "ورژان" می خواندند. ورژان یعنی سرزمین گرگ یا گرگان و هنوز در برخی لهجه های ایرانی مانند لهجۀ طبری، گرگ را ورگ می خوانند. این نامگذاری توسط ایرانیان با باور گرجیان به گرگ که آن را مظهر و نماد ملی خود میدانند همخوانی دارد.
تاریخچه زبان فارسی:
در گذشته هنگامی که از روابط میان ایران و گرجستان سخن می رفت، برخی از محققان ایرانی بیشتر از فتوحات سلاطین ایران و آثار مخرب آن یاد می کردند درحالیکه متخصصان گرجی معتقدند این روابط را نباید محدود به حوزۀ سیاست و جنگ و پیروزی و شکست کرد. ایرانیان و گرجیان از قدیم با هم رفت و آمد، صلح و جنگ و داد و ستد داشتند و در شئون مختلف علم و فرهنگ، دستاوردهای این هر دو قوم از سرزمینی به سرزمین دیگر و از زبانی به زبان دیگر منتقل می شد (معظمی گودرزی، 1378: 272) از زمان هخامنشیان تا قرن نوزدهم میلادی پیوستگی گرجستان با ایران امری مسلم است گرچه در دوره هایی از تاریخ رقبای غربی ایران مانند مقدونیان، رومی ها، عثمانیها و روسها این منطقه را تحت تسلط خود در می آوردند. به هر روی «گرجستان، در طول تاریخ پر فراز و نشیب خود در بسیاری از دوره ها با عدم انطباق جغرافیای سیاسی و جغرافیای طبیعی مواجه بوده است. این عدم انطباق ناشی از به وجود آمدن دوران های فترت در گرجستان، به دلیل ضعف دول مرکزی و ملوک الطوایفی شدن آن و تشکیل دول مقتدر در جوار گرجستان است» (کواچادزه و مگرلیشویلی، 2015، 231) در خاطرات گرجی ها از حملات مغول ها، جلال الدین خوارمشاه، تیمور لنگ، شاه اسماعیل اول صفوی و اجدادش شیخ جنید و شیخ حیدر، نادر شاه و آقا محمدخان قاجار تراژدی های غمناکی که محصول قتل و خونریزی حکام است به شدت نقش بسته است اما با همه این وقایع مدنیت ایرانی در همۀ ابعادِ سیاست و نظام کشورداری، آیین و فرهنگ، ادب و هنر گرجستان رسوخ کرده است. به گفته دانشمند بزرگ و برجستۀ اجتماعی گرجستان آکادمیسین جاواخی شویلی «فرهنگ ایران دورۀ اسلامی برای گرجیان نامأنوس نبوده و آنان پیوسته برای علم و هنر ایرانی احترام فراوان قائل بوده اند. نظم فارسی در شعر و ادبیات گرجی تأثیر بسیار داشته و گرجیان به اندازه خودِ ایرانیان به شعر فارسی علاقمند بوده اند ... شعر و فرهنگ سبب ایجاد وحدت معنوی بین گرجیان و ایرانیان می گردید و دوستی و محبت را جانشین خصومت میساخت» (گیوناشویلی، 1377: 17-19) البته در گذشته ارتباط ادبی ایران و گرجستان بسیار نزدیک بوده است.
در قرن های گذشته شاهکارهای ادب فارسی را بزرگان گرجستان به زبان گرجی ترجمه کرده اند و برخی از این ترجمه ها از آن جمله ترجمه ویس و رامین امروز برای تصحیح متن فارسی که در آن دست برده اند و تصرف کرده اند منتهای اهمیت را دارد (نفیسی، 1964: 57) شاهنامه فردوسی در قرن دوازده به گرجی ترجمه شد. همچنین وجود نسخه های خطی فارسی و اسناد دیوانی به زبان فارسی، مربوط به فرمان پادشاهان ایران خطاب به حکام محلی گرجستان نیز بر وجود این ارتباط صحه می گذارد. امروزه بخش عمده ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی، به زبان گرجی ترجمه شده که نشان از گسترۀ زبان فارسی و ادب و فرهنگ ایران اسلامی دارد. همچنین وجود نسخه های خطی فارسی و اسناد دیوانی به زبان فارسی، مربوط به فرمان پادشاهان ایران خطاب به حکام محلی گرجستان نیز بر وجود این ارتباط صحه می گذارد. امروزه بخش عمده ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی، به زبان گرجی ترجمه شده که نشان از گسترۀ زبان فارسی و ادب و فرهنگ ایران اسلامی دارد. شوتا روستاولی شاعری است که شاهکار نظم کلاسیک گرجی یعنی پلنگینه پوش را نگاشته است. روستاولی که بشارت دهنده عصر رنسانس است به میراث ادبی رجال برجستۀ ادبیات فارسی، مانند فردوسی و فخرالدین گرگانی علاقه ای عمیق داشته و با خلاقیت و خصوصیات بینش شاعرانۀ نظامی گنجوی به خوبی آشنا بوده است. به هر روی روشنفکران گرجی از دیرباز با آثار ادبی و علمی عربی، فارسی و ارمنی و تألیفات بزرگان بیزانس و فلاسفه نو افلاطونی کاملاً آشنا بوده اند و از نتایج فعالیت ثمر بخش انان در همه سئون علم و فرهنگ استفاده می کردند (گیوناشویلی، 1377: 17-19)
با وجود سنن دیرینه روابط گسترده فرهنگی دو ملت و اظهار نظرهای جسته گریخته دانشمندان گرجی قرن های هجدهم و نوزدهم میلادی دربارۀ ایران و روابط آن با گرجستان، ایجاد و بسط ایرانشناسی به مفهوم علمی جدید در آن کشور از سال 1918 میلادی، یعنی سال تأسیس دانشگاه تفلیس، آغاز می گردد. سه تن پایه گذار مشهور و نامی این رشته، ای، جاواخی شویلی (در تاریخ 1940-1876) گئورکی آخولدیانی (در زبانشناسی 1973-1878) و یوستین آبولادزه (در ادبیات شناسی 1962-1874) از رفتگانی اند که گام های مؤثری در ترویج علم و فرهنگ گرجی و استقرار ایران شناسی در گرجستان برداشته اند. از روزهای اول تأسیس دانشگاه تفلیس، اقدامات و فعالیتهای مفیدی در تدریس و تعلیم زبان و ادبیات فارسی، تاریخ ایران و تحقیق در این حوزه ها انجام می گرفت. به ویزه پس از تأسیس کرسی فیلولوژی ایرانی در سال 1939 میلادی ، دانشکده خاورشناسی این دانشگاه در سال 1945 و انستیتوی تحقیقاتی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان در سال 1960 مطالعات در این زمینه رونق افزون یافت این مؤسسه دارای اعتبار جهانی است (همان: 272) مراکزی که تاکنون در زمینه ایران شناسی فعال بوده اند عبارتند از: کرسی فیلولوژی ایرانی دانشگاه دولتی تفلیس، بخش فیلولوژی فارسی انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان، بخش زبان های هند و ایرانی انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان، کرسی شرق شناسی دانشگاه دولتی شهر کوتائیسی، انستیتوی آسیا و آفریقای تفلیس، کرسی تاریخ کشورهای شرق دانشگاه دولتی تفلیس، بخش تاریخ قرون وسطی ممالک خاور نزدیک انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان، بخش تاریخ معاصر ممالک خاور نزدیک انستیتوی خاورشناسی فرهنگستان علوم جمهوری گرجستان، بخش مأخذشناسی و نشر تاریخ انستیتوی تاریخ و مردم شناسی فرهنگستان علوم گرجستان و مؤسساتی مانند انستیتوی آسیا و آفریقای تفلیس، رشته زبان فارسی در گرجستان اساتید و نخبگان زیادی را در خود پرورانده است، پروفسور گوته تیشویلی ، ماگالی تودوآ و جمشید گیناشویلی از جمله این افراد هستند.
مراکز، مدارس و کرسی های آموزش زبان و ادبیات فارسی:
• نمایندگی بنیاد سعدی در گرجستان:
رایزنی فرهنگی ج.ا.ا. در تفلیس
• مدارس:
1. مدرسه عمومی شماره یک(گیومنازیوم)
2. مدرسه عمومی شماره 51
3. مدرسه عمومی شماره 55
4. مدرسه عمومی شماره 195
• اتاق های ایران :
در حال حاضر تعداد 11 اتاق ایران در دانشگاهها ،مدارس و مراکز علمی گرجستان (دانشگاههای تفلیس،کوتایسی، ایلیا، گرجستان، بین المللی قفقاز، دانشگاه آزاد، انستیتو شرقشناسی دانشگاه ایلیا و مدارس دولتی شماره 1 ، 51 ،55 و 195 تفلیس) فعال هستند.
• کرسی های دانشگاهی:
1. دانشگاه دولتی تفلیس (ایوانه جاخیشویلی)
2. دانشگاه دولتی کوتایسی (اکاکی تسرتلی)
3. دانشگاه گرجستان
• مشاهیر ادبی:
1. گیورگی مرچوله
2. شوتا روستاولی ،خالق اثر پلنگینه پوش
3. داویت گورامیشویلی
4. الکساندر چاوچاوادزه
5. گریگول اوربلیانی
6. نیکولوز باراتاشویلی
7. ایلیا چاوچاوادزه
8. آکاکی تسرتلی
9. الکساندر قازبیگی
10. لوکا رازیکاشویلی ملقب به واژاپشاولا
11. اگناته نینوشویلی
12. میخاییل جاواخیشویلی

