توسط الهام حدادی کارشناس چین در بنیاد سعدی صورت گرفت؛
گفتگو با استاد اعزامی دانشگاه شانگهای چین با موضوع«بررسی آموزش زبان و ادبیات فارسی در چین»

گسترش زبان فارسی در چین طی ۶۰ سال گذشته به شیوههای نوین دانشگاهی آغاز شده است و طی این ۶ دهه، قریب ۶۰۰ نفر از دانشگاههای چین در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشآموخته شده و۱۲ کرسی از دانشگاههای مختلف در این کشور فعال شدهاست.
به گزارش روابط عمومی بنیاد سعدی، حسن ذوالفقاری استاد زبان و ادبیات فارسی و عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس، کمتر از یکسال است که برای تدریس زبان فارسی به دانشگاه شانگهای چین اعزام شده است. ذوالفقاری در روزهای آخرین حضورش در ایران درباره خطر تعطیلی و خاموشی کرسیهای زبان فارسی در رسانهها هشدارهایی داده بود. الهام حدادی کارشناس معاونت بینالمللی بنیاد سعدی در چین گفتوگویی با وی داشته ذوالفقاری در این گفتوگو به بررسی پیشینه زبان فارسی در چین، وضعیت امروز زبان فارسی، آسیبها و راهکاری این زبان در کشور پهناور و پرجمعیت چین پرداخته است. بخش نخست این گفتوگو به شرح ذیل است:
حدّادی: برای شروع اجازه دهید که پیشینهای از حضور زبان فارسی در کشور چین بدانیم، اساساً زبان فارسی از چه سابقهای در این کشور برخوردار است؟
ذوالفقاری: زبان فارسی، سابقهای بسیار کهن در کشور پهناور چین دارد. قدیمیترین اثر مکتوب در چین نوشتهای به زبان پهلوی بر سنگ مزار بانویی به نام ما (پهلوی: مانوش)، همسر سردار سو- لیانگ (پهلوی: فرخزاد)، متعلق به تاریخ ۲۶۰/۸۷۴ م، است که در شیان، مرکز استان شنسی یافت شده است. در دوره سلسله یوان (۷۶۹-۶۵۸/ ۱۳۶۸-۱۲۶۰ م) فارسی زبان نخستین بیشتر سرزمینهای آسیایی مرکزی بود که بسیاری از ساکنان آن به چین مهاجرت کرده بودند. گذشته از این، سلسله یوان مناسبات نزدیکی با ایلخانان ایران داشتند و جوامع مسلمان چینی دربر دارنده گروههای بزرگی از ایرانیان و فارسی زبانان غرب آسیا بودند؛ بنابراین سه زبان رسمی در دیوان و نظام آموزشی سلسله یوان، چینی، مغولی و فارسی بود. در ۶۸۸/۱۲۸۹ م قوبیلای قاآن، حاکم مغول مدرسهای در دادو برای پسران صاحب منصبان و ثروتمندان مسلمان تأسیس کرد که مدرّسی از مدرسه هان لین، احتمالاً به نام افتخارالدین، مسئول تدریس در آن گردید. شاگردان این مرکز، پس از یادگیری فارسی، به دیوانهای حکومتی میپیوستند تا به عنوان مترجم به کار بپردازند.
ترجمه متون فارسی به چینی نیز به احتمال بسیار در دوره یوان خواهان یافته بود. در همین زمان کتابی با عنوان «نسخههای دارویی مسلمانان» مشتمل بر نام گیاهان، برخی به خط فارسی، برخی به صورت حروفنگاری به خط چینی و برخی ترجمه شده به چینی، تألیف شد که چهار جلد آن هماکنون در کتابخانه دانشگاه پکن نگهداری میشود.
حدّادی: زبان فارسی در متون اسلامی چین نیز جایگاه ویژهای داشته است، در این مورد نیز توضیح بدهید؟
ذوالفقاری: در ۸۱۵/۱۴۰۷ م، مینگ چنگ جو فرمانی به چینی و مغولی و فارسی در حمایت از اقلیتهای مسلمان صادر کرد. همچنین در دوره مینگ برخی علمای مسلمان چینی مانند چانگ جی می (۱۰۱۹-۱۰۸۱/۱۶۱۰-۱۶۷۰ م) و لیوجی (۱۰۷۰-۱۱۴۳/۱۶۶۰-۱۷۳۰ م) آثاری را از فارسی به چینی برگرداندند یا از متون فارسی برای تألیفات خود موادی استخراج کردند. با این همه، از اواسط این دوره، تماس با کشورهای مسلمان رو به کاهش نهاد و شمار کسانی که در سی ییگوان فارسی میدانستند، بسیار اندک شد. برخی مدرسان مسلمان، آثار اسلامی را در خانههای خود به فارسی تدریس میکردند؛ اما با گذشت زمان، در آموزش «دینی» عربی جانشین فارسی شد، هرچند که در برخی مساجد آموزش به هر دو زبان انجام میشد. تکلم به زبان فارسی و خواندن متون به این زبان در سراسر این دوره همچنان در میان مسلمانان رواج داشت و البته به تدریج چینی زبان نخست گفتاری آنان شده بود. از سده نهم هجری / پانزدهم میلادی دو کتیبه فارسی یکی در مسجد خیابان نیو و دیگری در مسجدی در سان لی هه، هر دو در پکن باقی است که آسیب بسیار دیده است و نوشتههای آنها به سختی خوانده میشود.
حدّادی: از چه زمانی به بعد رونق زبان فارسی در چین کمرنگتر نسبت به سابقهای شد که بیان کردید؟
ذوالفقاری: پس از ظهور سلسله چینگ (۱۰۵۴-۱۳۲۹/۱۶۴۴-۱۹۱۱ م) به ویژه با منسوخ شدن تقویم مسلمانان در ۱۰۸۰/۱۶۶۹ م دیگر کسی به خوبی فارسی نمیدانست. در مدرسهها ۱۴ اثر کلاسیک خوانده میشد که جلد اول آن مشتمل بر مطالبی درباره صرف عربی به زبان فارسی و از دیگر مجلدات آن «گلستان» سعدی، «مرصاد العباد» ابوبکر عبدالله بن محمد رازی و «اشعه اللمعات» عبدالرحمان جامی بود. برخی مسلمانان پکن هنوز نسخههایی از آثار کهن زبان فارسی نظیر «گلچین مصباح» و نسخ خطی قرآن را در اختیار دارند که در شماری از آنها عناوین سورهها و تفاسیر در حاشیه و بین سطور به فارسی است. موزه ملی پکن نیز چهار لوح چوبی با حکاکیهایی به فارسی دارد که ممکن است کار هنرمندان چینی یا بخشی از هدایای دربار ایران به دربار چین باشد.
حدّادی: برخی چینیها علاقه قابل توجهی هم به گلستان سعدی دارند، کتابی که قرنها پیش به زبان چینی ترجمه شده است؟
ذوالفقاری: در دوره جمهوری چین ملی، ها دچن (متوفی ۱۳۲۲/۱۹۴۳ م) و وانگ جینگ جای (متوفی ۱۳۲۷/۱۹۴۸ م) از شاخصترین مترجمان چینی از فارسی بودند. وانگ گلستان را ترجمه کرد که همراه با ترجمه دیگری از همین اثر به قلم شوئی جین فو براساس ترجمه انگلیسی، سبب شهرت گلستان در این کشور گردید، به طوری که اغلب قطعات آن از رادیو و تلوزیون چین پخش شده است.
حدّادی: با این اوصاف باید واژگان زبان فارسی در زبان چینی ریشه داشته باشند؟
ذوالفقاری: بله همینطور است. از پیامدهای تاریخ طولانی تماس فرهنگی چینیان و ایرانیان، یکی رواج واژگان زبانهای ایرانی در زبان چینی است؛ اما در باره ریشه و پیشینه بخش عمدهای از این لغات تاکنون پژوهش درخوری صورت نگرفته است. اولین واژگان گزارش شده در چینی، در سفرنامه جانگ چیان آمده است. لغت چینی برای Persion , Po-si (برگرفته از پارسی، فارسی) است که نخست در «کتاب سلسله وی شمالی» تألیف سال ۵۵۱-۵۵۴ به کار رفته است. براساس نوشتههای کتیبه آرامگاهی نستوری، در سده دوم / هشتم نامهای ایرانی برای روزهای هفته در جوامع مسیحی چین رواج داشته است. برخی آثار نجومی چینی که قدیمترین آنها تقریباً متعلق به همین زمان است، دربردارنده لغات سغدی برای روزها و سیارات است. همچنین در دوره یوان با نزدیکتر شدن مناسبات ایران و چین، بسیاری از غذاهای ایرانی به چینیان معرفی شد که نام برخی از آنها در کتابهای چینی مانند کتاب «لوازم خوردن و آشامیدن» آمده است. در دوره مینگ، زایچه نجومی از بی لین دربردارنده نامهای فارسی ماهها و روزهای هفته به الفبای چینی است. بسیاری از اصطلاحات دینی مسلمانان چینی نیز از فارسی گرفته شده است؛ مانند mu-su-er-man (مسلمان)، na-ma-si (نماز) و do-zi-hal (دوزخ) که هنوز در مین مسلمانان رایج است.
حدّادی: چین از نظر کرسیهای زبان فارسی نیز به نظر میرسد که غنی است و کرسیهای فعالی هم دارد.
ذوالفقاری: چین از نظر تعداد کرسیها در میان کشورهای دارای کرسی زبان فارسی، بعد از شبه قاره هند قرار میگیرد. اکنون در چین ۱۲ کرسی زبان فارسی در دانشگاههای مختلف این کشور فعال است.
حدّادی: در سالهای اخیر زبان فارسی و کرسیها در چین از چه وضعیتی برخوردار بودهاند؟
ذوالفقاری: گسترش زبان فارسی در چین در طی شصت سال گذشته به شیوههای نوین دانشگاهی آغاز شده و طی این شش دهه، قریب ششصد تن از دانشگاههای چین در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دانشآموخته شدهاند. جز این تعدادی دیگر از چینیان در ایران با مؤسسات غیر دانشگاهی به فراگیری زبان فارسی مشغول بودهاند.
حدّادی: خب شما چند وقتی است که به کرسی زبان فارسی دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای اعزام شدهاید، این کرسی از چه وضعیتی برخوردار است؟
ذوالفقاری: دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای ( SISU ) ابتدا با عنوان مدرسه زبان روسی شانگهای وابسته به دانشگاه انقلاب مردم شرق چین در سال ۱۹۴۹ تا ۱۹۵۰ با توجه به نیاز فوری کشور به افراد روسیدان فعالیت خود را آغاز کرد. از سال ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۲ با نام کالج زبانهای خارجی وابسته به دانشگاه انقلاب مردم شرق چین با کلاس آموزش زبان انگلیسی تغییر نام یافت و زبان ویتنامی و زبان اندونزیایی هم در این کالج فعالیت خود را آغاز کرد. تا اوت ۱۹۵۲، این کالج، نهاد فرهنگی تمامعیاری شده بود که گروههای زبان روسی، انگلیسی، برمهای، ویتنامی و اندونزیایی را دارا بود. از سال ۱۹۵۶ تا ۱۹۹۴ با تصویب شورای دولتی چین، نام آن به دانشگاه زبانهای خارجی تغییر کرد و رشتههای فرانسوی و آلمانی هم در آن موقع ایجاد شد.
بیشتر بخوانید
به سبب گسترش یافتن روابط چین با کشورهای خارجی، از سال ۱۹۸۲ به بعد، حق اعطای مدرک دکترا در رشتههای انگلیسی و روسی به این دانشگاه داده شد. در سال ۱۹۹۳، با پشتیبانی کمیته آموزش ملی و شهرداری شانگهای، این دانشگاه، اولین دانشگاه چین بود که سیاست پیوند دادن شهریه دانشجویان با بورس تحصیلی و وام دانشجویی را اجرا کرد. از سال ۱۹۹۴ تاکنون این دانشگاه رسماً نام خود را به «دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای» تغییر داد. در سال ۱۹۹۷، این دانشگاه با تایید وزارت آموزش و پرورش، وارد طرح ۲۱۱ پروژه شد. در سال ۲۰۰۰، این دانشگاه در منطقه سونگ جیانگ پردیس جدیدی ساخت که از آن زمان، فعالیتهای آموزشی دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در آنجا صورت میپذیرد. طی ۶۰ سال از زمان تأسیس، این دانشگاه به دانشگاهی بینالمللی و سطح بالا تبدیلشده است و علاوه بر تبحر در آموزش زبان به فرهنگ و ادبیات کشورهای مختلف، نیز میپردازد.
گروه زبان فارسی دانشگاه در سال ۱۹۹۷ در دانشکده آسیایی آفریقایی با همکاری دانشگاه شهید بهشتی ایران و کمکهای سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران آغاز به کارکرد. دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۹۹۷، دوره کارشناسی ارشد در سال ۲۰۰۷ ایجاد شد. این دانشکده شامل ۲۱ گروه از زبانهای این مناطق میشود. اولین استاد و مؤسس گروه خانم دکتر لیو خوی جین دانشآموخته دانشگاه پکن است که اکنون مدیر گروه است. در سال ۲۰۰۳ آقای دکتر چنگ تونگ هم دانشآموخته دانشگاه پکن بدو پیوست. اکنون دکتر چنگ تونگ رییس این دانشکده نیز هست که اهتمام ویژهای به گسترش زبان فارسی دارد. وی به مدت سه سال رایزن فرهنگی چین در ایران بوده است که به همین دلیل مسائل فرهنگی ایران را بهخوبی میشناسد. در سال ۲۰۱۳ خانم دکتر وانگ جنگ یوم هم به استخدام گروه درآمد و سرانجام در سال ۲۰۱۷ مربی گروه آقای وانگ به گروه پیوست. جز استادان ثابت فعلی، چندین استاد ایرانی هم طی بیست سال گذشته در این دانشگاه تدریس کردهاند: آقایان دکتر ابوالقاسم اسماعیلپور و دکتر منصور ثروت و دکتر حجت رسولی و دکتر خانمحمدی از دانشگاه شهید بهشتی، دکتر کهدویی از دانشگاه یزد، دکتر رضایی جمکرانی از دانشگاه قم، خانم دکتر خوشحال دستجردی از دانشگاه اصفهان، دکتر وثوقی و زایری از دانشگاه تهران، و من از دانشگاه تربیت مدرس.
این گروه تاکنون بالغبر یکصد دانشجوی کارشناسی، سه دانشجوی کارشناسی ارشد و یک دانشجوی دکترا تربیتکرده است. گروه هر سه سال یکبار بین ۱۵ تا بیست دانشجو میپذیرد. در کنار کار آموزش، جهت تقویت پژوهشهای ایرانشناسی، مرکز ایرانشناسی نیز تأسیسشده است. گروه در جهت تعامل با دانشگاهها و مؤسسات علمی تاکنون با دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تربیت مدرس تفاهمنامه همکاری امضا کرده است. کتابخانه گروه بالغبر سه هزار جلد کتاب در زمینههای ادبیات فارسی و ایرانشناسی دارد که تا حدودی نیازهای پژوهشگران را برآورده میکند. تاکنون همایشها و نشستهای ادبی و کلاسهای ویژه مثل دوره زبان پهلوی هم برگزار میکند. از فعالیتهای مهم گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مطالعات بینالمللی شانگهای، تأسیس اتاق ایرانشناسی در سال ۲۰۱۲ و برگزاری نشستهای بزرگداشت شاعران بزرگ فارسی ازجمله سعدی، فردوسی، خیام، مولوی هستند. از دیگر کوششهای این گروه برگزاری همایشهای ملی، تخصصی و بینالمللی در حوزههای مختلف زبان و ادبیات فارسی است که از آن جمله میتوان به سمینار بررسی متون درسی زبان فارسی در چین اشاره کرد. امروزه، این گروه بهعنوان یک نهاد فرهنگی نهتنها زبان و ادبیات فارسی را تدریس میکند، بلکه با امکانات خوب و جدید تلاش میکند خود را به مرکز مطالعات ایرانشناسی تبدیل کند. گروه برای تکمیل آموزشها میکوشد دانشجویان را برای دورههای کوتاهمدت به ایران اعزام کند. چنانکه در سال جاری هفت دانشجو برای مدت یکترم به ایران اعزام شدهاند. مواد درسی گروه جز دروس تخصصی آموزش زبان فارسی، تاریخ، تاریخ ادبیات، روابط ایران و چین، دروس تخصصی تجاری و حقوقی و دروس فرهنگی دیگر است. هدف دانشگاه از تربیت دانشجویان رشته زبان فارسی استحکام همکاریهای فرهنگی دو کشور، استخدام در مراکز دیپلماتیک، مقاصد گردشگری و اقتصادی و امور رسانهای است. دانشجویان دانشآموخته این گروه همگی اکنون مشغول به کار هستند.
از جمله برنامه گسترش زبان فارسی این دانشگاه اجرای طرح آموزش زبان فارسی در چند مدرسه ابتدایی و دبیرستان در شانگهای و با همکاری آموزش و پرورش و پردیس یانپو است. این طرح آزمایشی از پنج سال پیش و با ابتکار شهرداری آغاز شده است و معلمان آن از دانشجویان رشته زبان و ادبیات فارسی انتخاب میشوند. این برنامه در راستای طرح «جاده ابریشم» و برای معرفی این جاده فرهنگی و کشورهای در مسیر آن است. کلاسهای آموزش زبان فارسی در این مدرسه دو ساعت در طول هفته برگزار میشود. محتوای این کلاسها نیز آموزش الفبای فارسی، مکالمه مقدماتی زبان فارسی و مسائل جغرافیایی و فرهنگی در نظر گرفته شده است. این مدرسه وابسته به کنسرواتوار شانگهای است که با امکانات و فضای آموزشی مناسب طراحی شده است.
حدّادی: انگیزه دانشجویان چینی برای یادگیری زبان فارسی چیست؟
ذوالفقاری: به دلیل ارتباطات اقتصادی و فرهنگی و دیپلماتی گسترده دو دولت ایران و چین، جوانان بسیاری علاقمند به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در ایران و چین هستند. البته بیشتر دانشجویان چینی به رشته مترجمی به زبان فارسی علاقه دارند و توجه کمتری به ادبیات فارسی دارند.
ادامه دارد...
* گفتوگو از الهام حدادی کارشناس بنیاد سعدی در چین
پایان خبر
نظر شما :