نگارگری، نقاشی معاصر
نقاشی یا نگارگری ایرانی که به اشتباه مینیاتور نیز خوانده میشود، شامل آثاری از دورههای مختلف تاریخی ایران است که بیشتر به صورت تصویرسازی در کتب ادبی، علمی، تاریخی، مذهبی و ... مشاهده میشود.
بر اساس اسناد، سه دورۀ متمایز ولی پیوسته برای تاریخ نقاشی قدیم ایرانی تعریف میشود:
1. دورۀ سنتهای کهن
2. دورۀ شکوفایی نگارگری
3. دورۀ تکوین شیوههای التقاطی
از اوایل سدۀ هفدهم، ارتباط سیاسی و مبادلۀ تجاری وسیعی میان ایران و کشورهای دیگر، بهخصوص کشورهای اروپایی، برقرار شد. در این زمان، شاه عباس اول، شهر قدیم اصفهان را نوسازی کرد و آن را به پایتخت خود قرار داد. بر این اساس، سفیران سیاسی، سیاحان، مبلغان مذهبی، بازرگانان و حتی هنرمندان و صنعتگران خارجی به این شهر روی آوردند. این فضای بینالمللی بر زندگی اصفهانیها از جمله هنرمندان اثر گذاشت. چنانکه برخی از نگارگران ایرانی به روش بازنمایی طبیعتگرایانه و موضوعهای نفاشی غربی جلب شدند.
از قرن چهارم (ه. ق) سبکی در نگارگری ایران ظهور مییابد که آن را سبک سلجوقی مینامند. این سبک، اولین مکتب ایرانی در زمینۀ نگارگری است. در این دوره، دوباره تصویر سازیهای کتاب ارژنگ مانی رونق مییابد.
نقاشی های این سبک را، در کتابهای «خواص الاشجار» (زکریای رازی) و «شاهنامه توپقاپوسرای» که در موزهای به همین نام در ترکیه میباشد، میتوان مشاهده نمود. همچنین به علت حرام بودن خوردن و نوشیدن در ظروف طلا و نقره، در دورۀ اسلامی، ساخت ظروف سفالی رونق یافت و نقش سفالها، عمدتاً نگارههای این عهد را بازتاب میدهند.
پس از مرگ تیمور، امیر سلسلۀ تیموریان، فرزندش، شاهرخ به سلطنت رسید و از آن پس هرات به پایتختی برگزیده شد. به واسطۀ توجه و حمایت بیدریغ شاهرخ و ولیعهدش بایسنقر میرزا، تهیۀ کتب مصور این بار، در هرات و در کتابخانۀ بایسنقر میزا رونق و به نام مکتب هرات 1 نام گرفت. از کتابهای مصور این دوره، به شاهنامۀ فردوسی و کلیله و دمنه معروف به بایسنقری و گلستان و بوستان سعدی میتوان اشاره کرد.
نسخۀ کلیله و دمنه بایسنقری از محمد بن بایسنقری به سال ۸۳۳ قمری
حدود 60 سال بعد هم کمال الدین بهزاد، ضمن ادامۀ دستاوردهای مکتب هرات اول، ویژگیهایی را به آثارش افزود که تا پیش از این دوران بیسابقه بود. وی برای اولین بار، سعی در نمایش و طراحی دقیق پیکرۀ انسانی کرد و موضوعات روزمره را در آثارش به تصویر کشید. مکتب او به نام هرات 2 معروف شد.
خمسۀ نظامی (ساختن کاخ خورنق) اثر کمال الدین بهزاد از مکتب هرات به سال ۸۹۹ه. ق محفوظ در موزه بریتانیا
مکتب قاجار هم، در دورۀ زند شروع شد و تا دورۀ قاجار و کمی پس از آن امتداد یافت. این شیوه، به عنوان سبکی منسجم و مکتبی متشکل در نقاشی ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است که همۀ ویژگیهای موضوعی و کاربردی یک مکتب نقاشی را دارد. این شیوه، بیشتر از تلفیق ویژگیهای هنر نقاشی سنتی ایرانی با عناصر و شیوههایی از نقاشی اروپایی شکل گرفت. هرچند آثاری نزدیک به این شیوه، از دورۀ صفوی در ایران تا حدی مرسوم بود و «فرنگی سازی» نامیده میشد، اما ابتدا در دورۀ زند و در ادامۀ آن در دورۀ قاجار شکل مشخص خود را یافت.
فتحعلی شاه قاجار اثر میرزا بابا
برگرفته از وبگاه: https://fa.wikipedia.org
نقاشی معاصر ایران
تأسیس دانشکدۀ هنرهای زیبا، در دهۀ 20، سرآغاز تحول و تغییر بنیادی در نقاشی معاصر ایران است؛ دانشکدهای که میان نقاشی ایران و نقاشی رایج جهان ارتباطی ناگسستنی ایجاد کرد. تا جایی که در دهۀ 30 و 40 نقاشان کشور به دلایل مختلف تصمیم گرفتند خود را از سنتها برهانند و با آموختن ویژگیهای نقاشی مدرن، این قالب جدید را بپذیرند. برخی از این دلایل، ارتباط بیشتر ایران با کشورهای غربی، مسافرت تعدادی از هنرمندان و دانشجویان ایرانی به اروپا برای تحصیل، بازدید از موزهها و نمایشگاهها، توجه بیشتر و دائم برخی مطبوعات به هنر مدرن است. «ایرانیزه» کردن نقاشی یا ایجاد مکتبی ملی و ایرانی برای نقاشان، به صورت یک مسأله جدی اهمیت یافت. افرادی همچون ناصر اویسی با استفاده از ترفندهای کوبیسمی به تغییر شکل در نقاشیهای دوره قاجار دست زدند. تعدادی از نقاشان جستوجوگر دهۀ 40 با تأثیر از سقاخانهها و اجزای آن، گروهی تشکیل دادند که از آنها به عنوان جریان، گروه و مکتب «سقاخانه» یاد میشود. این گروه میخواستند نشان دهند با به کارگرفتن هنر عامیانه و مذهبی به سرچشمهای دست یابند که امکان هر ترکیب نو در هنرهای تجسمی را به آنها بدهد. علاوه بر آثار گروه نقاشان «سقاخانه» که نقاشیهایشان عمدتا با صبغهای ملی و مذهبی متمایز میشود، پس از ۱۳۴۰ تا مقطع انقلاب اسلامی گرایشهای نقاشی کـوبیستی، اکسپر سـیونـیستی، سوررئالیستی، پاپ آرت و بهویژه نقاشی انتزاعی بیشترین بخش از فعالیت هنر تجسمی ایـران را شـامل میشد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «حوزۀ اندیشه و هنر اسلامی» شکل میگیرد. وارد کردن محتوا و تعهد دینی و اجتماعی در هنر، مهمترین بینش نقاشان انقلاب به شمار میرود.
از مشهورترین نقاشان معاصر ایران استاد محمود فرشچیان است. استاد فرشچیان در حیطه نقاشی ایرانی به وجود آورندۀ سبک و مکتب خاصی است که در عین توجه به اصالت مبانی سنتی این هنر، با ابداع شیوههای نو، قابلیت و کارایی نقاشی ایرانی را افزایش داده است. او این هنر را غنا بخشید و از حالت الزامی یک پدیدۀ متکی به شعر و ادبیات رها ساخت و رسالت و ارزشی در حد سایر هنرها در نقاشی ایرانی پدید آورد. نقاشیهای استاد آمیزۀ دلپذیری از اصالت و نوآوری است. وی با خطوط روان و ترکیببندیهای ظریف و مدور، راز و رمزها و اشارات درونی نهفته را در آثار خود بهوجود میآورد.
تابلوی تولد مسیح، اثر استاد فرشچیان
برگرفته از:
http://resistart.ir/
http://farshchian.honar.ac.ir