در دهلی برگزارشد؛
شب پژوهش با موضوع «شمس و مولانا»
به مناسبت روز مولانا جلالالدین محمد بلخی رومی گروه هندیران یک و دو، شب پژوهش با موضوع «شمس و مولانا» را درهندبرگزار کرد.
به گزارش روابط عمومی بنیاد سعدی، این شب گفتگو شامل هفت استاد و مولوی پژوه بود که فایل صوتی خود را در گروه به اشتراک گذاشتند. یکی از این هفت نفر غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی بود که در موضوع انسان و هستی در آثار مولانا سخن گفت.
پسید سلمان صفوی از مرکز مطالعات ایرانی لندن نیز دیگر سخنران این مراسم بود که در باره ساختار معنایی در مثنوی مولانا سخن گفت.
علی رضا قزوه سخن خود را درباره غریبانگی شمس ارائه کرد. فرزانه اعظم لطفی که مسئولیت اجرای این برنامه را هم برعهده داشت سخنانش را پیرامون مولانا در آثار سوامی براگی و طبقات اجتماعی هند ارائه کرد.
همچنین زیبا فلاحی موضوع سخنرانی خود را مکالمه میخائیل باختن و قصهی طوطی مولانا انتخاب کرده بود. سارا جلوداریان نیز موضوع طبیعت و مولانا را برای سخنرانی خود انتخاب کرده بود و آخرین سخنران عزیز آذین فرد بود که پیرامون مولانا و حافظ و سعدی و تأثیر این سه شاعر بر گفتار شهید آوینی سخنرانی کرد.
حدادعادل در بخشی دیگری از سخنان خود گفت: " مولانا تلاش دارد که انسان سر خود را بالا بگیرد و به آسمان بنگرد میخواهد ما قد بکشیم و از این روست که در همین جهان پست معنوی عکس رخ معشوق و محبوب الهی را مدام در پیش چشم ما میگیرد و به ما نشان میدهد و میگوید:
شد مبدل آب این جو چند بار عکس ماه و عکس اختر برقرار
روزها بگذشت و این روز نویی است ماه آن ماه است و آب آن آب نیست…"
در ادامه صفوی در خصوص کشف محتوا از ساختار سخن گفت و یادآور شد: در داستانهای مقنوی اگر مثلاً در جایی شاه سمبل روح است و کنیزک سمیل نفس است از یک دال و یک مدلول بلافاصله نباید به نتیجه برسیم بلکه باید به یک زنجیره نگاه کنیم و در یک کلیت ارتباط بین دالها را از طریق فرم و ساختار و تأویل و ارتباط جز به کل و کل به جژء پیدا کنیم. "
قزوه هم یادآور شد که شمس تبریزی یک نوع تفکر خاص در ادبیات ماست و در ادبیات معاصر ما هم عدهای از ادیبان بزرگ روحیه ی شمسی داشتند که جلال آل احمد و سید حسن حسینی و صفارزاده را باید در شما این آدمها به حساب آورد و این افراد آدمهایی به شدت منتقد و بی پروا هستند که وجودشان برای ادبیات بسیار لازم است و در هر دوره این روحیات و این ادیبان وجود داشتهاند و از مقوله قهر و مهر اینها کسانی هستند که قهرشان بر مهرشان غالب است. و جالب آن که مولانا و شمس با هم توأمان قهر و مهر را کامل میکردند و مولانا بیشتر جنبه مهر را به نمایش میگذاشت و شمس جنبه قهر را. در ادبیات معاصر ما هم قیصر امین پور و سید حسن حسینی با هم این دو جنبه را به خوبی به نمایش گذاشتند و مهر قیصر و قهر سید حسن به درد ادبیات امروز ما خورد. "این برنامههای پژوهشی بناست ادامه دار باشد.
پایان خبر


نظر شما :