گزارش روزنامه کمپاس از سفر هیات رسانهای اندونزی به ایران
به گزارش روابط عمومی بنیاد سعدی، روزنامه نگارانی در قالب هیات رسانه ای اندونزیایی که برای گسترش همکاری های فرهنگی و مطبوعاتی میان دو کشور به ایران در بهمن ماه سفر کرده بودند، گزارش های مختلفی از سفر خودرا در روزنامه ها به چاپ رسانده اند.
تریاس کونچ هیونو روزنامه نگار روزنامه کمپاس در گزارش خود فردوسی و شاهنامه را مورد توجه خود قرار داده است. وی در مطلب خود نوشته است که فردوسی یکی از شاعران پرآوازه در ایران است که مورد احترام بسیار مردم این کشور است. مجسمه او سالهاست که در یکی از میدانهای اصلی شهر تهران با نام میدان فردوسی، نصب شده است. اگر مجموعه برج میلاد با ارتفاع بیش از 435 متر که ششمین سازه بلند دنیا محسوب میشود، در تهران خودنمایی میکند، مجسمه فردوسی نیز در میدان فردوسی از اهمیت بسیاری برای ایران برخوردار میباشد.
میتوان گفت در ایران شما کسی را نخواهید یافت که فردوسی را نشناسد. او یکی از شاعران پرآوازه و نامی و درعینحال تأثیرگذار در تاریخ ایران محسوب میشود. نام کامل وی حکیم ابوالقاسم فردوسی است. توس شهری قدیمی در استان خراسان واقع در 909 کیلومتری شرق تهران است . شهر توس در سالهای دور به تسخیر پادشاه یونان الکساندر کبیر در 330 سال قبل از میلاد مسیح، افتاد. در خلفای بنیامیه تا سال 747 میلادی در این شهر حکمرانی کردند.
فردوسی فرزند شهر توس است که مردم ایران احترام ویژهای به وی میگذارند. نصب مجسمه فردوسی در یکی از میدانهای اصلی این شهر نمونهای از احترام مثالزدنی مردم ایران به این شخصیت است.
شاهنامه یکی از آثار ماندگار فردوسی است. فردوسی در این اثر وقایع تاریخی و افسانه را ادغام کرده است. شاهنامه که از 6 هزار بیت تشکیل گشته داستان پادشاهان ایرانی است که با درایت و تاریخسازیهای خود بر زشتی و پلیدی پیروز میشوند، شاهنامه در خصوص زشتی و زیبایی سخن میگوید، شاهنامه عشق و عشقبازی را به تصویر میکشد و احساسات انسانها به خداوند متعال داستان نقل میکند.
نقلشده است که فردوسی برای جمعآوری شاهنامه 30 سال کار کرده است. در آن سالها سلسله ساسانیان بر ایران حکمرانی میکرد. گفته میشود پادشاه ساسانی وعده داده بود که در ازای پایان شاهنامه، پاداش قابلتوجهی را به فردوسی بدهد به همین دلیل نیز وی برای تکمیل شاهنامه تلاش بسیار نمود. سرانجام شاهنامه در سال 1010 تکمیل شد ولی تحولات قدرت در ایران شرایط متفاوتی را برای فردوسی ایجاد کرد. در آن سال سلسله ساسانیان جای خود را به سلسله غزنویان داد. پادشاه غزنوی چندان به آثار ادبی علاقهمند نبود با این وجود او مبلغ 20 هزار درهم را به فردوسی پرداخت کرد. فردوسی که پرداخت این مبلغ را در نوعی بیاحترامی نسبت به خود میدید تصمیم به ترک دیار گرفت.
شاهنامه در طول تاریخ ایران همواره برای مردم این کشور الهامبخش شور و اشتیاق بوده است. با مطالعه شاهنامه میتوان به تاریخ مردم سرزمین فارس پی برد. می توان به ادبیات غنی آنان آشنا شد.
شعرهای فردوسی تنها مختص ایرانیان نیست بلکه جامعه بینالملل میتوانند از آثار وی الهام گرفته و پیشرفت کنند. فردوسی در بخشی از آثار خود چنین میگوید «توانا بود هرکه دانا بود»، او توانایی افراد و ملل را در دانایی میداند. این نصیحت تنها ویژه ایرانیان نیست بلکه گفتاری جهانی است.
دانایی قدرت واقعی است. در زندگی روزمره قدرت ذهن در موقعیتهای مختلف مجاب به پذیرش شکست در برابر منافع قدرتطلبانه میشود. امروز منافع کشورها بر اساس مؤلفههای سیاسی و اقتصادی تعریف میشود و متأسفانه دانش و دانایی تأثیری در مشخص شدن اولویتهای کشور در انتخاب منافع خود ندارد و رویکردهایی در دستور کار قرار میگیرد که فرقهگرایانه، تبعیضآمیز و قهرآمیز است.
آیا در دوران فردوسی هم شرایط مانند دنیای امروز بود؟ آنچه مشخص است مجسمهها و بناهایی تجلیل از شخصیت فردوسی در تهران و دیگر شهرهای ایران به چشم میخورد. ایرانیان به این شخصیت که قدرت را در دانایی و قدرت ذهن میدانست، احترام بسیاری میگذارند.


نظر شما :